من فکر کردم او فقط به من تقلب می کند ، كير كون اما او به من دروغ گفت و وقتی به خانه او رسیدم ، معلوم شد که من مجبور هستم به اعضای سیاه پوست بیشتری خدمت کنم زیرا این زندگی من را آماده نکرد. اما کاری که نمی توان انجام داد وجود ندارد ، یکی از این زیبایی ها من یک نکته را تقلب می کنم ، دیگری برای اینکه به صورتش ختم شود و به شخص سوم بگوید بدون توقف جلوی خود را گرفت.