سبزه موهای بلند سابینا هرگز به تنهایی نمی خوابد. او می ترسد شب هنگام تنها باشد تا باباگا نیاید. همانطور که یک زن از ترس نمی میرد ، شرکت خواب او دوست و لعنتی محبوب خود را درخشان می کند و در پایان با لمس گربه زن از نگاه یکی از پاهای زیبایش که در جوراب های ابریشمی پیچیده شده است عكس كوس وكير ، لمس می کند. اما بعد او کسل گمشده ، مناقصه و زیبا را جبران می کند.