زن اسلاو پردازش شده تصمیم می گیرد کمی با خود احمق شود. در طی این تجارت او به شدت هیستریک می شود و شروع به نوازش بیدمشک می کند. او به وانت بسیار علاقه مند است عكس كون وكوس و نور روز را فراموش می کند. به نظر می رسد نیمه شب گذشته است و انگشت شخص فقیر مانده است.