هر شخص کابوس آبی خود را دارد ، اما نه تا مرز آبی ، تا با گالری کوس و کون پیدراس جهنم کند. آن مرد جوان همیشه آرزو داشته است که مخفیانه الاغ را لعنتی کند. یک دختر سفیدپوست ، یا یک مالاتو ، نه یک زن سیاه و یک زن چینی ، یعنی یک راز. او پول خود را رها کرد و به کشوری از راه دور در آسیا رفت و در آنجا به اراده گرامی خود پی برد و او را به عنوان هدف تحقق رویاهای خود به عنوان زیباترین ، جوان و جذاب ترین زن برگزید.