سه ماه پیش پدرم با جوجه ها ازدواج کرد و ما به خانه او نقل کوسپستون مکان کردیم. درست است ، از همان لحظه توجه دخترم را جلب کردم که در خواب دید که تمام مدت رابطه جنسی برقرار خواهد کرد اما به دلایلی جرات این کار را نکرد. اما به طور تصادفی ، من هنوز هم در حال خشک کردن نیم خواهر هستم. شاید حتی بهتر باشد که او اکنون از گزینه های باروری من اطلاع داشته باشد.